ـَـ نـَـ پـَـ (178)

برای تولد داداشم ساعت خریدم. میگه: برای من خریدی؟ گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ برای خودم خریدم، خواستم تو قشنگترین روز زندگیت ضایعت کنم دور هم بخندیم.

***************************

شوهرم میپرسه این نقاشی رو خودت کشیدی؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ پیکاسو کشیده و برام پست کرده

***************************

سر کلاس دارم شعر سپید میخونم. استاد میپرسه: شعر سپیده؟ گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ شعر سیاه و سفیده.

***************************

تو اتوبوس به راننده میگم این پولو عوض کنید ! میگه پارَس ؟ گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ گوشَش وسط نداره !

***************************

طبقه بالایی داره توی خونه گل کوچیک بازی میکنه ، رفتم درشونو زدم میگه صدای ما اذیتتون میکنه ؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ اومدم بگم مواظب باشید بازیکن دو اخطاره توی زمین نفرستید که بعدا گندش دربیاد !

***************************
منتظر مسافر بودم . دختره اومده میگه : آقا هفت تیر میری ؟ میگم بله. میگه: سوار شم؟ پـَـ نـَـ پـَـ تا هفت تیر دنبالم بدو

جک

کنکوریهای عزیزهیچ کس از شما توقع ندارد.امید امام به همان دبستانی هاست

               ***********************************
یارو به پسرش شک میکنه
بهش میگه!ها کن ببینم:پسره ها میکنه.
یارو میزنه زیر گوش پسرش میگه کره خر دختر بازی میکنی!

               ***********************************

غضنفر میره خونه دوستش که میلیونره دویست میلیون میدزده زنگ میزنه میگه بچه رو بیارین پول ببرین.


               ***********************************

غضنفرداشته رانندگی میکرده یهو میبینه یه کامیون از روبروش داره میادمیزنه رو ترمز ترمزش نمیگیره رفیقشو صدا میزنه میگه :اصغراصغر پاشو تصادف ببین.

***************************
از غضنفر میپرسن بزرگترین برج تهروون کدومه؟ میگه :ازادی میگن پس میلاد چی؟میگه باباشما خبر ندارین !اگر این برج ازادی لنگ هاشو ببنده از میلاد هم بلند تره!
***************************
یه روزیه رشتیه بایه ترکه بایه ابادانیه با یه امریکایه بایه اصفهانیه با من تصمیم گرفتیم بذاریمت سر کار.
***************************
سلام
.
.
.
.
.
.
چیه دنبالم راه افتادی؟؟؟؟؟؟ یه سلام کردیما.

جیگر پ ن پ آووردم

مامان من وقتی میخواد سوال بپرسه معمولا تمام سوالات ش رو میشه با پـَـ نـَـ پـَـ جواب داد یه روز هی سوال پرسید. منم کم نیاوردم همه رو با پـَـ نـَـ پـَـ جواب دادام آخرش عصبی شده برگشته بهم میگه پـَـ نـَـ پـَـ باباته

***************************

یکی از دوستام داره از دربند به سمت تجریش میرم باکوله پشتی .طرف اونو دیده میگه:شما کوهنوردید؟! دوستم میگه پـَـ نـَـ پـَـ کارم باربریه. بار خورد سمت کوه .الانم دارم برمیگردم!

***************************

با کلی شوق و ذوق به دوستم میگم : ..دان 2 رو گرفتم.  برگشته میگه : تکواندو ؟؟ میگم : پـَـ نـَـ پـَـ دان 2 آشپزی

***************************

رفتم مغازه یه سبد پر خرید کردم، یارو میگه : کیسه هم می خوای؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ فرغون آوردم با اون می برم

***************************

رفتم مغازه میگم یه نوشابه بزرگ بدین.. میگه خانواده؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ مجرد باشه اهل نماز و روزه هم باشه

***************************
داشتم تو پارکینگ نایلونای روی صندلی ماشینو میکندم همسایمون اومده میگه ماشینه نو خریدین؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ لواشکه دارم نایلونشو میکنم دور هم بخوریم!

وصلت ناجور (شعر طنز)

Click here to enlarge

وصلت ما از ازل یک وصلت ناجور بود
من که خود راضی به این وصلت نبودم زور بود

درس و دانشگاه بالکل بی بخارم کرده بود
بسکه بودم سر بزیر و در غذا کافور بود

رخت دامادی پدر با زور کرد اندر تنم
گفت باید زن بگیری تو و این دستور بود

چند باری خواستگاری رفته بودم بد نیود
میوه می خوردیم و کلا سور و ساتم جور بود

این یکی گیسو کمند و وان یکی بینی بلند!
این یکی چشم آبی و آن دیگری مو بور بود

سومی هم دو برادر داشت هر جفتش خفن
اولی خر فهم بود و دومی خر زور بود

خانواده گرچه یک اصل مهم در زندگی است
انتخاب اولم باباش مرده شور بود

کیس خوبی بود شخصاً، صورتاً، فهماً، فقط
هشتصد تا سکه مهر خانم مزبور بود

با خودم گفتم که کی داده…گرفته، بی خیال
حیف از شانس بدم دامادشان مأمور بود!

این غزل را توی زندان من سرودم یک نفس
شاهدم ناصر سه کلّه با کَرم وافور بود…

زن اَخ است و مایه درد و بلا با این وجود
می گرفتم یک زن دیگر اگر مقدور بود

نمیدونم!!!!!!!!!!!!

رفیقم گوشیمو گرفته زنگ زده به دوستش داره نیم ساعت صحبت میکنه منو نگاه میکنه میگه قبض موبایلت زیاد میاد قطع کنم ؟ پـَـ نـَـ پـَـ یه خورده دیگه ادامه بده داریم ردشو میزنیم، ادامه بده ...

***************************

داشتم تلویزیون میدیدم بابام اومده خاموشش کرده میگم چرا خاموش میکنی؟میگه داری میبینی؟گفتم پـَـ نـَـ پـَـ از پول یارانه ها اضافه مونده میخوام بدم واسه قبض برق

***************************

دستم بنده احتیاج به کمک دارم. دوستم داره آهنگ گوش میده و هر چی صداش میکنم نمی‌شنوه. کفشمو پرت می‌کنم طرفش یه دفعه از جا می‌پره میگه: کارم داشتی؟ پـَـ نـَـ پـَـ میخواستم لنگه کفشو پرت کنم طرف جورج بوش جا خالی داد خورد به تو!

***************************

به دوستم میگم خودکارتو بده میگه چیزی میخوای بنویسی؟میگم پـَـ نـَـ پـَـ واسش شلوارک گرفتم میخوام ببینم اندازشه یا نه

***************************

رفتم از عابر بانک پول بگیرم یکی اونجا وایستاده بود گفت خرابه پول نمیده! بعد که پول گرفتم با تعجب گفت پول داد!؟؟؟؟گفتم پـَـ نـَـ پـَـ عذرخواهی کرد گفت پول ندارم یک چک داد واسه فردا صبح!

***************************
رفتیم باشگاه بیلیارد میگم دو تا چوب بدین؟میگه می خوایین بازی بکنین؟گفتم پـَـ نـَـ پـَـ از چین اومدیم می خواییم باهاشون غذا بخوریم

بی مزه

حیف نون به نامزدش میگه :عصری میام دنبالت چند تا بوق میزنم بیا پایین که بریم بگردیم .نامزدش میگه ماشین خریدی ؟میگه نه بوق خریدم!


                                **********************************

سوال امتحانی حیف نون:ضامن اهو چیست؟ جواب حیف نون:قسمتی از بدن اهو است که اگر ان را بکشیم اهو منفجر میشود.  

                                **********************************

ابادانیه ولره شبونه میرن یه دیوار خراب کنن ءابادانیه میگه تو چراغ بگیر من پتک میزنم ءیه پتک میزنمه یه اخر میفته...لره میگه بیا تو چراغ بگیر من پتک بزنم ءلره یه ضربه میزنه کل دیوارمیریزه پایینءابادانیه میگه ولک حال کردی ؟اینجوری چراغ میگیرنا!

                         *******************************

اصفحانیه تصادف کرد وسط  خیابون میزد توسرش ماشینم !ماشینم داغون شد!خاک توسرم شد.افسر بهش گفت بدبخت اینقدر حرص خوردی نفهمیدی دست چپت از مچ قطع شده.طرف نگاه کرد به دستش گفت یا حضرت عباس !ساعتم

                          ******************************


پس ن پس خودمونه

دارم میرم میگم بای دوستم میگه داری میری؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ شلوارمو بر عکس پوشیدم دارم میام فکر می کنی دارم میرم

***************************

با سگه پا کوتامون داشتیم قدم میزدیم دختره رسیده میگه اخی چه نازه گازم میگره؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ فقط ترمز میگیره. بعدش میگه اینا قدشون از این بلندتر نمیشه یعنی؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ میشه فقط باید ببرم کلاس بسکتبال ثبت نامش کنم

***************************

تو کلاس رسم فنی به دانشجوم که بدون هیچ مقیاس و اندازه رسم ها را انجام می ده می گم: مگه نگفتم خط کش بیار؟ می گه: یعنی باید با خط کش بکشم؟ می گم: پـَـ نـَـ پـَـ گفتم خط کش بیاری تا وسط کلاس فلکت کنم!

***************************

عاقد: عروس خانم آیا به بنده وکالت می‌دهید شما را به عقد دائمی آقای داماد در بیاورم؟ عروس: با اجازه بزرگترا پـَـ نـَـ پـَـ به شما وکالت میدم مذاکراتو با گزینه‌های دیگه شروع کنین

***************************

در زمان ابتدای حکومت بنی امیه عبیدالله سوار بر اسبی وارد سرزمین شام شد و بپرسید که آیا شما اهل شام هستید؟ به یکباره یکی از اهالی شوخ طبع از میان جمعیت بر خاست و گفت: پـَـ نـَـ پـَـ رژیم لاغری گرفتیم فقط اهل صبحانه هستیم

***************************

جمعه 7 صبحی از خوابم زدم برم مرکز استان امتحان استخدامی بدم تو راه پسر عمه و دوستش رو سوار کردم که اونا رو هم برسونم (یه منطقه ی دیگه امتحان داشتن) بعد احوال پرسی دوستش برگشته به من میگه شما هم اومدید امتحان بدید؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ سر صبحی یهو از وجدان درد بیدار شدم اومدم شمارو برسونم برگردم با وجدانی راحت بخوابم!