-
طنز
پنجشنبه 26 آبانماه سال 1390 11:41
نمیخوام پز بدم که مایه داریم، قصد مایه داری بازی درآوردن هم نیستم. ولی جاتون خالی الان یه نیمرو با سنگک دورو خاشخاشی خوردم *************************** شورای امنیت سازمان ملل "جوراب حیف نون" را در لیست سلاحهای کشتار جمعی قرار داد *************************** میگن تو جهنم یه سفره هست به طول 10 کیلومتر، همیشه...
-
پ ن پ وااااااااااااایییییییی
پنجشنبه 26 آبانماه سال 1390 11:25
مامان به بچه ش میگه داشتی زور میزدی که پی پی کنی؟ پـَـ نـَـ پـَـ داشتم زور میزدم که تو پی پی کنی. *************************** با شوهرم رفتیم مرکز خرید. گفت اینا همه اومدن خرید؟ گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ اومدن استقبال ما. *************************** داشتم جورا میپوشیدم که تلفن زنگ زد. دوستم میگه: تلفنه؟ پـَـ نـَـ پـَـ سری...
-
[عجب فارسی نابی پاس داشتم در این پاراگراف!]
چهارشنبه 25 آبانماه سال 1390 21:00
مناظره انتخاباتی: نگاهینه گزینشانه تقریب جناحین: نزدیکی دو وره جلسه استیضاح: همنشست خواهش به زیرکشانی صحن علنی مجلس: آوردگاه دیدگانی همنشست مصالح عمومی مملکت: ساختینهگان همگان کشور اقدام علیه امنیت کشور: روکار به همریختینگی کشور محمدصادق محصولی: ستوده راستگوی بارآور قوهقضاییه: توان داورینه برج میلاد: راستینه...
-
نامه یه زن زلیل
چهارشنبه 25 آبانماه سال 1390 20:46
چه حاجتی به قاصد و پست و پیک؟ عیال نازنین، سلام علیک با خط و نامه هم اگه بتونم به خدمتت سلام میرسونم رفتی و دوریتو بهونه کردم سلام گرم و عاشقونه کردم دلت که سرد و خسته بود و غم داشت سلام گرم و عاشقونه کم داشت همآشیون من تو این لونهای کفتر جلد بوم این خونهای پرهاتو چیدم که یه وخ با پرت پر نکشی پیش پدر مادرت تو...
-
یو هووووووو پ ن پ
یکشنبه 22 آبانماه سال 1390 11:32
از بیرون اومدم رو سرم برف ریخته , مادرم میگه بیرون برف میاد؟ پـَـ نـَـ پـَـ عروسی بودم پول نداشتن شاباش بریزن چس فیل ریختن رو سر مردم ! *************************** تو مترو از قطار پیاده شدم یارو پشت بلندگو میگه لطفاً جهت تعیین مسیر به تابلوهای راهنما توجه فرمایید ... با خودم میگم پـَـ نـَـ پـَـ برای تعیین مسیر از...
-
پ ن پ پ ن پ
شنبه 21 آبانماه سال 1390 19:03
به دوستم زنگ زدم میگم شب میام دنبالت چندتا بوق میزنم بیا پایین بریم بگردیم. میگه ماشین خریدی ؟؟؟ پـَـ نـَـ پـَـ بوق خریدم ! *************************** دارم واسه دختر خالم تعریف میکنم می گم : دیشب داشت یه راز بقا نشون میداد. شیره حمله کرد به یه گله آهو یکی شونو گرفت می گه: بقیه چی؟ فرار کردن؟ پـَـ نـَـ پـَـ...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 آبانماه سال 1390 21:08
میگم شیث آبروی مازندرانی ها رو برده. میگه بخاطر اینکه نصرتی انگشتش کرد؟ میگم پ ن پ بخاطر اینکه دست نصرتی تا آرنج نرفت توش
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 8 آبانماه سال 1390 13:21
دیروز بعد از اینکه دو تا سنگک گرفتم رفتم چنتا هم لواش بگیرم.شاطر یه نگاه به من و یه نگاه به سنگکا انداخت گفت آقا نون لواش میخوای؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ سنگکا رو آوردم چرخ و فلک سوارشن بلکه دلشون واشه!!! *************************** دختره اومده انگشتر بخره میگه کوچیکه. میگم خانم میشه بزرگش کرد. میگه یعنی یه تیکه بهش اضافه...
-
پ ن پ پ ن پ باحال۲
شنبه 7 آبانماه سال 1390 17:39
به مامانم میگم: اتو اب توشه؟ میگه: میخوای لباساتو اتو کنی؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ تو خونه اب نمونده میخوام با ابش دوش بگیرم! *************************** گیتارمو برداشتم دارم میرم کلاس گیتار مامانم میگه داری میری کلاس گیتار؟؟؟؟؟؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ دارم میرم استادیوم آزادی گیتار بزنم ملتم بازیکنا رو تشویق کنن...
-
پ ن پ پ ن پ باحال
شنبه 7 آبانماه سال 1390 17:38
استاد داره در مورد زیر سازی راه صحبت می کنه یکی پرسید استاد رو سازی با آسفالته؟ یکی از بچه ها گفت پـَـ نـَـ پـَـ با چمن رو سازی می کنن که وقتی با موتور تصادف می کنی می خوری زمین پاهات درد نگیره *************************** یه آگهی استخدام تو روزنامه دیدم زنگ زدم می گم:سلام راجع به آگهیتون تماس گرفتم!منشیه میگه:می خواین...
-
پ ن پ پ ن پ پ ن پ
پنجشنبه 5 آبانماه سال 1390 13:24
شیشه رفته تو دستم دارم جیق میزنم به دوستم میگم در بیار میگه..شیشه رو گفتم پـَـ نـَـ پـَـ ادای منو *************************** جمله ی بدون " پـَـ نـَـ پـَـ " مثل صبحونه بدون چایی میمونه !! که اگه استفاده نکنی اون روز سردرد میگیری!! *************************** اومدن خواستگاریم من و مامانم و بابام نشستیم، مادر...
-
پ ن پ پ ن پ پ ن پ
یکشنبه 24 مهرماه سال 1390 08:39
دارم هری پاتر 7 میبینم.میگم عجب جلوه های ویژه ای داره.مامانم میگه منظورت هری پاتره ؟ پَــ نَــ پَــ ساختمان پزشکان !!!! *************************** یکی از دوستام از بس درسش خوبه بش میگیم دانشمند.بش میگم حواست باشه CIA یه وقت ترورت نکنه.میگه سازمان جاسوسی آمریکا منظورته ؟ پَــ نَــ پَــ داداش سیا ساکتی منظورم بود وقتی...
-
پ ن پ جدیدیدیدیدیدیید
چهارشنبه 20 مهرماه سال 1390 20:42
دارم آهنگ محسن چاووشی میخونم که میگه دیگه دست من نیست بستگی داره به ... یهو داداشم میاد و وسط اهنگ میگه بستگی داره به تو؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ بستگی داره به پسرخاله ی نوه ی عموی مامان طرف *************************** رفتم نون بگیرم صف خیلی شلوغ بود بعد از یک ساعت و نیم که برگشتم مامانم پرسید این همه مدت وایساده بودی نون...
-
پ ن پ جدیییییییییییییید
چهارشنبه 20 مهرماه سال 1390 12:17
تو ماشین نشسته بودیم چند تا تگرگ خورد به شیشه، دوستم پرسید تگرگه؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ ابابـــیلن، رزمایش گذاشتن سلاح های جدیدشونو تست کنن *************************** تو دانشکده حسابداری !!!!!! دختره اومده میگه چی دارید ، میگم پیشرفته ، میگه حسابداری؟؟؟ پـَـ نـَـ پـَـ زیست شناسی پیشرفته داریم ، زنگ پیشم یه غورباقه رو...
-
پـ نـ پـ !
شنبه 9 مهرماه سال 1390 11:33
رفتیم بلیت کانادا بگیریم زنه میگه سیاحتیه؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ زیارتیه میخوام برم امامزاده ریچارد رفتیم سر خاک یکی از فامیلامون ساکت نشستیم پسر خاله ام میگه ساکتی!!! پــــ نه پـــــــ بلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم یارو عکسمو دیده میگه:اااا دماغ خودته این؟ پـَـَــــ نــه پـَـَــــ دماغ اجدادمه که بینی به...
-
جـــاده ( داستان کوتاه خنده دار )
دوشنبه 4 مهرماه سال 1390 18:49
جـــاده :: یک بنده خدایی ، کنار اقیانوس قدم میزد و زیر لب ، دعایی را هم زمزمه میکرد . نگاهى به آسمان آبى و دریاى لاجوردین و ساحل طلایى انداخت و گفت: - خدایا ! میشود تنها آرزوى مرا بر آورده کنى ؟ ناگاه ، ابرى سیاه ، آ سمان را پوشاند و رعد و برقى در گرفت و در هیاهوى رعد و برق ، صدایى از عرش اعلى بگوش رسید که میگفت : چه...
-
نامه مادر غضنفر به پسرش
دوشنبه 4 مهرماه سال 1390 18:48
نامه مادر غضنفر به پسرش گضنفر جان سلام! ما اینجا حالمام خوب است. امیدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد. این نامه را من میگویم و جعفر خان کفاش براید مینویسد. بهش گفتم که این گضنفر ما تا کلاس سوم بیشتر نرفته و نمیتواند تند تند بخواند، آروم آروم بنویس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند وقتی تو رفتی ما هم از آن خانه...
-
اگه دو تا مرد طالب یه زن باشن توی مملکتهای مختلف ...
دوشنبه 4 مهرماه سال 1390 18:47
اگه دو تا مرد طالب یه زن باشن توی مملکتهای مختلف چی به سر این سه نفر میاد؟ توی ژاپن: جوان اولی از عشق جوان دومی نسبت به دختر محبوبش متاثر میشه و خودکشی می کنه جوان دومی هم از مرگ همنوع خودش اونقدر اندوهگین میشه که خودکشی می کنه بعدش برای دختر ژاپنی هم چاره ای جز خودکشی نیست توی اسپانیا: مرد اولی توی دوئل ، مرد دومی رو...
-
ظنز جالب :ایرانی ها باهوش ترن !
دوشنبه 4 مهرماه سال 1390 18:45
سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم. همه...
-
دخترها از سال 1230 تا سال 1400
دوشنبه 4 مهرماه سال 1390 18:42
سال 1230 : (مرد):دختره خیر ندیده من تا نکشمت راحت نمیشم.... زن:آقا حالا یه غلطی کرد شما ببخشید!نا محرم که خونمون نبود.حالا این بنده خدا یه بار بلند خندیده...!!! مرد: بلند خندیده؟ این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس فردا می خواد بره بقالی ماست بخره. نخیر نمی شه باید بکشمش... بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون...
-
یه خانومی وارد داروخانه میشه ...
دوشنبه 4 مهرماه سال 1390 18:41
یه خانومی وارد داروخانه میشه و به دکتر داروساز میگه که به سیانور احتیاج داره! داروسازه میگه واسه چی سیانور میخوای؟ خانومه توضیح میده که لازمه شوهرش را مسموم کنه. چشمهای داروسازه چهارتا میشه و میگه: خدا رحم کنه، خانوم من نمیتونم به شما سیانور بدم که برید و شوهرتان را بکُشید! این بر خلاف قواننیه! من مجوز کارم را از...
-
اعتراضات رسمی یک نی نی چهارده ماهه
دوشنبه 4 مهرماه سال 1390 18:39
اعتراضات رسمی یک نی نی چهارده ماهه [ February 26, 2007 ] آقای پدر! در کمال احترام خواهشمندم اینقدر لب و لوچه ی غیر پاستوریزه ، و سار و سیبیل سیخ سیخی آهار نشدتون را به سر و صورت حساس من نمالید ! خانوم مادر! جیغ زدن شما هنگام شناسایی اجسام داخل خانه توسط حس چشایی من، نه تنها کمکی به رشد فکری من نمی کنه، بلکه برای دبی...
-
عشقولانه های یک کودک
دوشنبه 4 مهرماه سال 1390 18:37
با اینکه بابایم می گوید دهانم هنوز بوی پفک می دهد ولی من تو را عاشق می باشم، ای دختر همساده! هر بار که با موهای دمب موشی ات به حیاط می ایی تا لی لی بازی کنی و هی دماغت را بالا می کشی از بس هوا سرد می باشد، دل کوچک من خیلی قنج می رود. ان روز که در استپ هوایی توپ را بالا انداختی که ''کودک فهیم'' و من سوزیدم، فهمیدم که...
-
همسر نمونه ؟؟
دوشنبه 4 مهرماه سال 1390 18:35
تعدادی مرد در رخت کن یک باشگاه گلف هستند ... موبایل یکی از آنها زنگ می زند , مردی گوشی را بر میدارد و روی اسپیکر می گذارد و شروع به صحبت می کند : همه ساکت میشوند و به گفتگوی او با طرف مقابل گوش می دهند ! مرد: بله بفرمایید ... زن: سلام عزیزم منم باشگاه هستی؟ مرد:سلام بله باشگاه هستم. زن: من الان توی فروشگاهم یک کت چرمی...
-
روش های شوهر پیدا کردن
دوشنبه 4 مهرماه سال 1390 18:15
روش جوادی: یه بار یه جایی که توی دید طرف باشه و بتونه با دو تا شلیک خودشو بهت برسونه یهو غش می کنی و ولو می شی کف زمین.پس از چند دقیقه هذیون گفتن راجع به اینکه پسر پسر اصغر قصاب اومده خواستگاریت اما تو نمی خواهی به اون شوهر کنی/ مثلا به ضرب آب قند به هوش می آیی و وقتی چشمت به طرف می افته یهو بغضت می ترکه و د گریه....
-
چگونه از ترشیدگی جلوگیری کنیم؟
دوشنبه 4 مهرماه سال 1390 18:14
چگونه از ترشیدگی جلوگیری کنیم؟ (ویژه دخترهای دم بخت) 1_ یقه اولین خواستگار رو بچسبید که شاید تنها شتر بخت شما باشه. 2_ناز و لفت و لیس رو بذارید کنار. 3_در معرض دید باشید، گذشت اون زمان که میگفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم که از آفتاب و از سایه می رنجه 4_سن ازدواج رو بیارین پایین، همون 17 یا 18 خوبه. بالاتر که برین...
-
این شد ماجری خواستگاری ما
دوشنبه 4 مهرماه سال 1390 18:12
از بدو تولد موفق بودم، وگرنه پام به این دنیا نمی رسید. از همون اول کم نیاوردم، با ضربه دکتر چنان گریهای کردم که فهمید جواب «های»، «هوی» است. هیچ وقت نگذاشتم هیچ چیز شکستم بدهد، پیدرپی شیر میخوردم و به درد دلم توجه نمی کردم! این شد که وقتی رفتم مدرسه از همه هم سن و سالهای خودم بلندتر بودم و همه ازم حساب میبردند. هیچ...
-
آداب زن گرفتن از زمان آدم تا الان !
دوشنبه 4 مهرماه سال 1390 17:55
یک هفته پس از خلقت آدم: چون حوا بدون پدر و مادر بود آدم اصلا مشکلی نداشت و چای داغ را روی خودش نریخت. پانصد سال پس از خلقت آدم: با یه دونه دامن از اون چینی خال پلنگی ها میری توی غار طرف.بلند داد می زنی:هاکومبازانومبا(یعنی من موقع زنمه( بعد میری توی غار پدر و مادر دختره. با دامن چین چینی جلوت نشسته اند و می گن:از خودت...
-
چت عاشقانه اینترنتی ! خیلی جالبه
دوشنبه 4 مهرماه سال 1390 17:50
پسر : سلام.خوبی؟مزاحم نیستم؟ دختر: سلام. خواهش می کنم.?asl pls پسر : تهران/وحید/۲۶ و شما؟ دختر: تهران/نازنین/۲۲ پسر: اِ اِ اِ چه اسم قشنگی!اسم مادر بزرگ منم نازنینه. دختر: مرسی!شما مجردین؟ پسر: بله. شما چی؟ازدواج کردین؟ دختر: نه. منم مجردم. راستی تحصیلاتتون چیه؟ پسر: من فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه MIT اَمِریکا دارم....
-
خنده دار ترین وصیت نامه !
دوشنبه 4 مهرماه سال 1390 17:50
قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم. بعد از مرگم، انگشتهای مرا به رایگان در اختیار اداره انگشتنگاری قرار دهید. به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم! ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک کاری کنند. عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب کیدا...