مادر بودن یعنی چیپس ممنوع، با ارفاق دور از چشم بچه و با عذاب وجدان فراوان چیپس آزاد.
مادر بودن یعنی سرعت ۱۶۰ ممنوع، یعنی زیر لب زمزمه کردن "به درک، فوقش چپ می کنم" ممنوع. ارفاق هم نداره.
مادر بودن یعنی آرزوی مرگ ممنوع. ارفاقش اینه که گاهی که از دهنت می پره بیرون فوری بگی خدایا غلط کردم، بی خیال.نشنو.
مادر بودن یعنی یکی همیشه آویزونته، ارفاق هم نداره. چون وقتی خودش نیست، فکرش که هست.
مادر بودن یعنی تا ته دنیا با یه درد مزمن زندگی کردن، دردی که اگر زبونم لال ازت بگیرنش، هرگز زندگی نخواهی داشت.
سالها پیش که باردار بودم یه بنده خدایی می گفت : نفس همیشه با آدمه، ولی بچه از نفس هم بیشتر با آدمه. یعنی چه جوری؟ یعنی اینجوری که نفس وقتی که دَمه باهاته وقتی بازدَمه از وجودت میاد بیرون ولی بچه فقط دَم نفسه، بازدَمی نداره که از وجودت برای آنی بره بیرون.
خدایا، خدایا بچه ها رو زنده و سالم نگه دار. به مادرها هم صبر و توان بیشتر بده.
خدایا شکر...